آغوش تو که باشد....
خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست...!!
وتپش های قلبت می شود لالایی کودکانه ام...
کنارم بمان....!!
می خواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شود.......!!!!
از غضنفر می پرسند هدفت از تحصیل چیه؟
میگه : می خوام درس بخونم، دکتر بشم، مطب بزنم، پولدار بشم،
وانت بخرم باهش کار کنم!
یه روز یه خسیسه داشته به خودش اب یخ میریخته . میگن :
چرا اینجوری میکنی . میگه: می خوام سرما بخورم .
میگن: چرا؟ میگه: اخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذره
روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه
خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟
خلاصه غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..
این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
+
+
+
+
حال ترجمه از زبان همسرش
خط اول :حالت چه طوره زن ؟
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟
خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!
خط پنجم : فقط برگردم خونه....
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان...
از گوسفنده می پرسن سیستم دستشویی رفتن شما چیست ؟
میگه سبک گروه آریان ......... دونه دونه دونه دونه دونه