سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بچه های مخ تعطیل

!!!!!!!!!!!!!!!!!!عشق یعنی زنگی را با ختن چند سال با هر الاغی ساختن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


ارسال شده در توسط mehdi abadi


به نسیمی همه راه به هم می‌ریزد

کی دل سنگ تو را آه به هم می‌ریزد

سنگ در برکه می‌اندازم و می‌‌پندارم

با همین سنگ زدن، ماه به هم می‌ریزد

عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است

گاه می‌ماند و ناگاه به هم می‌ریزد

آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است

عشق یک لحظه کوتاه به هم می‌ریزد

آه، یک روز همین آه تو را می‌گیرد

گاه یک کوه به یک کاه به هم می‌ریزد


ارسال شده در توسط mehdi abadi

مگه چندمه بهاره

که هوا مثل خزونه!

خشکه برگای درختا

دلم از زمونه خونه

مسئله همیشه سخته

مثل «بودن یا نبودن»

می دونم که خیلی دیره

واسه ی از تو سرودن

هی میگم شاید دروغه

باورش سخته هنوزم

برای باور این درد

باید از ریشه بسوزم

شاید از غصه بمیرم

شاید از شدت این زخم

یا که تن بدم به تقدیر

که نیاد رو صورتم اخم

چشماتو اگر چه بستی

می درخشی تا ستاره

مثل «شمعی که توی باد»

فکر خاموشی نداره

صبح فردایی که نیستی

همه جا پر شده از تو

قلب پاک و نازنینت

می تپه دوباره از نو

یاد تو همیشه زنده ست

توی قلبا خونه داری

جای تو باغ بهشته

ای مسافر بهاری

خیلی سخته که یه آدم

هنرش ضرب المثل شه

از حالا باید «فرشته»

اسم تازه ی «عسل» شه


ارسال شده در توسط mehdi abadi
خدانگهدار عزیزم
اما نمیشه باورم
توی چشام نگاه نکن
این لحظه های آخرم
آخه چطور دلم بیاد
چشمات و گریون ببینم
میرم ولی اینو بدون
چشم انتظارت میشینم
میرم ولی گریه نکن
نزار از عشقت بمیرم
شاید تو اوج بی کسیم
با عکسات آروم بگیرم
میرم ولی بدون یکی
خیلی تو رو دوست دارم
یکی که از دوری تو
سر به بیابون میذاره
خدانگهدار عزیزم
خدانگهدار عزیزم
خدانگهدار خدانگهدار
خدانگهدار عزیزم
دارم میرم از این دیار
اینجا کسی منو نخواست تو هم منو تنها بزار
اینجا غریب بودم ولی
هیچکی نپرسید از کجاست مسافرم باید برم
گریه نکن خدا نخواست دوسم نداشتی
اما من
عادت کردم به بودنت غریب بودم
نامردما تو رو ازم ربودنت
میرم ولی بدون فقط تویی دلیل بودنم
مهمون نوازی کردن و منو از اینجا روندنم
میرم ولی گریه نکن نزار از عشقت بمیرم
شاید تو اوج بی کسیم با عکسات آروم بگیرم
میرم ولی بدون یکی خیلی تو رو رو دوست داره
یکی که از دوری تو سر به بیابون میزاره
خدانگهدار عزیزم

ارسال شده در توسط mehdi abadi

 

از این بن بست بی فردا رهایم کن
از این دیروز و امروزها رهایم کن
از این صحرای بی باران رهایم کن

 از این مرداب ماندنها رهایم کن
از این شبهای بی تابی رهایم کن
از این خواب پریشانی رهایم کن
از این دریای طوفانی رهایم کن

 از این امواج سوزانی رهایم کن
از این دنیای دلتنگی رهایم کن

 از این روزای تکراری رهایم کن
از این بی تو بودنها رهایم کن
از این دلهره نبودنها رهایم کن

ارسال شده در توسط mehdi abadi
<   <<   6   7   8      >