سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بچه های مخ تعطیل


ارسال شده در توسط mehdi abadi

هوای دلم گرفته، بی تو این قصه تمومه

دیگه رویایی نمونده، واسه من دنیا حرومه

صدای خسته وتب دار، یه نگاه سرد و بیمار

با هجوم سوز ظلمت، می کوبه به بغض دیوار

تووی برگریزون قسمت، بخت من رو به تباهی

واسه روزگار لعنت، تو برام تکیه گاهی

من و تنهایی خونه، با یه عکس یادگاری

دفتر شعر و ترانه، بی تو مونده بی قراری

روزای رفت? دیروز، رفتنش سخت و محاله

شبای نال? جانسوز، مثه یه حسّه خیاله

توو کویر خشک و تشنه، به سرانجام رسیدن

تو بیا ناجی من باش، تا رهایی واسه دیدن...


ارسال شده در توسط mehdi abadi


ساحل در انتظار کسی بود

تا پاسخی بگوید، فریاد آب را

با ناله گره شده، دلتنگ، خشمگین

سر زیر پر کشیدم و رفتم

جواب را


ارسال شده در توسط mehdi abadi


ارسال شده در توسط mehdi abadi


بنشین، مرو، چه غم که شب از نیمه رفته است

بگذار تا سپیده بخندد به روی ما

بنشین، ببین که دختر خورشید ،صبحگاه

حسرت خورد ز روشنی آرزوی ما

بنشین، مرو، هنوز به کامت ندیده ایم

بنشین، مرو، هنوز کلامی نگفته ایم

بنشین، مرو، چه غم که شب از نیمه رفته است

بنشین، که با خیال تو شب ها نخفته ایم

بنشین، مرو، که در دل شب، در پناه ماه

خوش تر ز حرف عشق و سکوت و نگاه نیست

بنشین و جاودانه به آزار من مکوش

یکدم کنار دوست نشستن گناه نیست

بنشین، مرو، حکایت وقت دگر مگوی

شاید نماند فرصت دیدار دیگری

آخر، تو نیز با منت از عشق گفتگوست

غیر از ملال و رنج از این در چه می بری

بنشین، مرو، صفای تمنای من ببین

امشب، چراغ عشق در این خانه روشن است

جان مرا به ظلمت هجران خود مسوز

بنشین، مرو، مرو که نه هنگام رفتن است

اینک، تو رفته ای و من از راه های دور

می بینمت به بستر خود برده ای پناه

می بینمت  نخفته  بر آن پرنیان سرد

می بینمت نهفته نگاه از نگاه ماه

درمانده ای به ظلمت اندیشه های تلخ

خواب از تو در گریز و تو از خواب در گریز

یاد منت نشسته برابر، پریده رنگ

با خویشتن به خلوت دل می کنی ستیز


ارسال شده در توسط mehdi abadi
   1   2   3   4      >